«در چشم باد» تصویری نادرست و اشتباه به لحاظ بصری و تاریخی از تهران دهه 60 به مخاطب میدهد.
همشهری جوان این اشتباهات را با حضور مجید میر فخرایی مدیر هنری، شهرام کیور منشی صحنه و حسین طاهری ناظر کیفی بررسی کرده است.
تهران دهه60 با مخلفات دهه80
گرفتن گاف های تصویری که به گاف های منشی صحنه معروف هستند کار متداولی در سینمای جهان است و آثار بزرگی چون «تایتانیک»، «ارباب حلقه ها»، «تروی» و... خالی از این گاف ها نبوده اند. اما هدف ما از ارائه این پرونده فقط یادآوری این گاف ها نبوده، بلکه دغدغه اصلی مان بی دقتی هایی است که در روایت تاریخ معاصرایران اتفاق افتاد. برای این منظور 6 قسمت آخر سریال به شکلی دقیق و دو تا سه بار و طی دو روز کاری مورد بازبینی قرار گرفت . البته یک طرفه هم به قاضی نرفتیم درباره گاف های موجود، مدیر هنری (مجید میر فخرایی)، منشی صحنه (شهرام کیور) و ناظر کیفی (حسین طاهری) توضیحاتی ارائه داده اند. البته میر فخرایی وجود این همه گاف را برنتابید و در اواسط گفت وگو که به شکل تلفنی انجام میشد تماس را قطع کرد و شهرام کیور هم حاضر نشد تا درباره تک تک گاف ها توضیح بدهد. بنابراین برخی گاف ها بدون دفاعیات هستند.
گاف1: (روسری لیلی) در سال های ابتدایی پیروزی انقلاب تمامی خانم ها از روسری های تگ رنگ و بلند استفاده میکردند، روسری لیلی در همه سکانس ها کاملا امروزی است/ (پوشش خانم ها) پوشش خانم ها در سال 58و59 کاملا متفاوت با پوشش خانم هایی است که در تصاویر مربوط به فرودگاه ثبت شده است. پوشش هایی که کاملا امروزی است.
دفاعیات / حسین طاهری: یکی از وظایف ناظر کیفی هم زیر نظر گرفتن رعایت چهارچوب اخلاقی، عرفی، دینی و شرعی در سریال است که پوشش ها و شکل ظاهری تصاویر با اصول تعریف شده در سازمان مغایرت نداشته باشند. مثلا در سریال در چشم باد یکی از وظایف اصلی من به عنوان ناظر کیفی دقت در رعایت این اصول درباره بازیگران خارجی سریال بود که در بخش امریکا حضور داشتند و رعایت اصول در بخش هایی که قصه در دوران پهلوی میگذشت.
گاف2:(کیوسک روزنامه فروشی) ماشین غفور در خیابان توقف میکند و بیژن پیاده میشود و چاپخانه پدرش را به غفور نشان میدهد درست در پشت سر آنها دکه روزنامه فروشی با طراحی جدید که متعلق به دهه 80 است دیده میشود. دکه های مطبوعاتی آن سالها آهنی بود و غالبا روی آنها اسامیروزنامه روی بدنه آنها نوشته میشد./ بیژن در همان سال هایی که جنگ تازه شروع شده از یکی از همین دکه های امروزی روزنامه میخرد./ در نمایی که بیژن و لیلی در خیابان مشغول تماشای گروه های اعزامی به جبهه هستند، یکی دیگر از همین دکه ها دوباره در قاب دیده میشود که البته این بار نصفی از آن توسط پارچه ای پوشانده شده است.
دفاعیات /شهرام کیور: مشکل اصلی سینمای ما این است که نه شهرک سینمایی برای دوران معاصر وجود دارد نه شرایطی که بشود صحنه های مربوط به این سال ها را کنترل شده فیلمبرداری کرد. ما در قسمتهایی که در شهرک سینمایی فیلمبرداری داشتیم یا در روستا چون محیط کنترل شده بود، اصلا مشکلات این چنینی نداشتیم اما وقتی وارد فضای شهری میشویم کنترل بخش زیادی از ماجرا از دستمان خارج میشود.
گاف 3: (علمک گاز): در همان محله های قدیمی، همه خانه ها لوله کشی گاز دارند و هیچ تلاشی هم برای پوشاندن علمک های گاز نشده است. ابو عبدالهی یکی از کارمندان بازنشسته شرکت گاز تهران به خبرنگار ما اعلام کرد که از حدود 10 سال قبل شرکت گاز برای جلوگیری از حوادثی که در اثر برخورد خودرو ها با علمک های گاز به وجود میآمد، پایه علمک ها را داخل دیوار کار کردند، در واقع علمک های که در این سریال میبینید مربوط به ده سال قبل است.
دفاعیات1/ مجید میر فخرایی: من یک درخت داده بودم تا بگذارند جلویش، این اشتباه و مشکل مدیر صحنه بوده که فراموش کرده است.
دفاعیات2/ شهرام کیور : ما تا جایی که امکان داشت همه علمک ها ی گاز و اتومبیل ها را پوشاندیم اما سرعت فیلمبرداری بعضی از صحنه ها زیاد بود و فرصت و امکانات نداشتیم که همه علمک ها را از بین ببریم یا کاری کنیم که اصلا دیده نشوند.
گاف 4: ( پلاک کوچه ) غفور، بیژن را به محله قدیمیشان میبرد، روی دیوار محله پلاک های جدید کوچه ها دیده میشود. در سکانس تعقیب بیژن توسط مامور اطلاعات هم این پلاک های جدید در نمایی ثبت میشود. در یک نمای گذری مربوط به کاروان عروس هم نوع دیگری از این پلاک ها که سر کوچه ها و روی میله های مخصوص نصب میشود، به چشم میخورد.
دفاعیات1/ شهرام کیور: سرعت فیلمبرداری بعضی از صحنه ها زیاد بودو فرصت و امکانات نداشتیم که همه علمک ها را از بین ببریم یا کاری کنیم که اصلا دیده نشوند.
گاف 5:(مانتوی دخترهای دبستانی) در نمایی که بیژن و غفور در بازار شهر ری در حال پرسه زنی هستند دو دختر بچه مدرسه ای جلوی آنها راه میروند که مانتوهای آبی و صورتی مدرسه پوشیده اند که البته همه میدانند استفاده از مانتوهای رنگی چند سالی است در دبستان ها رایج شده ، در ضمن شلوار جین سنگ شور دختر بچه ای که مانتوی آبی برتن دارد هم این صحنه جرم را تکمیل میکند./ (کیف یانگوم) این دو دختر بچه ایی که جلوی بیژن و غفور جولان میهند، وقتی پشت به دوربین میشوند صحنه جرم این نما را تکمیل میکنند. همان دختری که مانتوی آبی پوشیده یک کیف یانگومیروی دوشش انداخته که دوربین امیر کریمی کیف را با همان عکس یانگوم در دل حوادث تهران دهه 60 ثبت میکند.
دفاعیات 1/ مجید میر فخرایی: تصویر یانگوم را ندیدم، روی کیف عکس یک دختر ژاپنی است. ما این سکانس ها را حدود دوسال پیش گرفتیم و اصلا آن زمان جومونگ پخش نمیشد.
دفاعیات 2/شهرام کیور: صحنه بازار شاه عبدالعظیم یک صحنه شکاری بود. ما چه طور میتوانستیم با آن شلوغی بازار یک گروه 70 نفره دوربین به دست را در بازار بگردانیم آن هم با پارسا پیروزفر. پی در یک صحنه شکاری نمیشود جلوی عابران را گرفت.
گاف6:( تابلوی السلام علیک) بیژن از پشت پنجره اتاقش در هتل به بیرون نگاه میکند، تصویری از تابلوی «السلام علیک یا ابا عبداله» روی شیشه پنجره منعکس میشود. این تابلو که تصویر آن روی شیشه منعکس شده مربوط به ساختمان کناری هتل است که دقیقا 6 سال قبل، یعنی در سال 1383 نصب شده است..
گاف7: ( فونت تلویزیون ) در یکی از نماهایی که بین در حال تماشای مستندی از وقایع 13 آبان است، روی تصویر تجمع دانشجویان برای توضیح صحنه فونتی میآید، که چننین فونتی در آن سال ها اصلا طراحی نشده بود. از این فونت در سال های اخیر در مستندهای واحد مرکزی خبر استفاده میشود.
دفاعیات /حسین طاهری: گرچه نمیتوانم به در چشم باد نمره بیست بدهم اما از نظر من این سریال نمره قابل قبولی میگیرد. ما باید به جای گرفتن ایرادهای جزیی که البته وجود دارند و قابل انکار هم نیستند به اهداف کلی سریال توجه کنیم. به این نکته که سریال در چشم باد تمرینی برای اهالی سینما و تلویزیون است تا بتوانیم در ساخت آثار فاخر تبحر پیدا کنیم. مسلما این تمرین شامل آزمون و خطا و ایراداتی هم هست.
گاف8: (سطل زباله) در سکانس مربوط به کاروان عروسی و در نمایی گذری تصویر یکی از همین سطل آشغال های جدید در شیشه پنجره ماشین بیژن دیده میشود.
گاف9:( پراید) خیابان روبه روی هتل شلوغ است، بیژن از پنجره اتاقش به بیرون نگاه میکند، اما در خیابان آنچه که جلب توجه میکند، سر پژوی سفید رنگی است که در گوشه راست تصویر دیده میشود و جلوتر از آن پرایدی پارک شده که روی آن را با چادر پوشانده اند. البته سر و ته پراید از زیر چادر بیرون زده است.
دفاعیات 1/ مجید میر فخرایی: ما برای این صحنه ها 40 ماشین آماده کرده بودیم و این موضوع را انکار میکنم.
دفاعیات 2/شهرام کیور: درچشم باد تنها سریالی نیست که میتوانید از ان ایراد بگیرید، من میتوانم کلی ایراد اینچنینی از مثلا سریال ولایت عشق بگیرم. یا حتی از معروف ترین فیلم های دنیا مثل تایتانیک. که خود کارگردان ان یعنی جیمز کامرون هم پذیرفت. تازه این نمونه ها در محیط هایی که کنترل بیشتری رویشان بودند تولید شده اند.
گاف 10: (اعزام) در سکانسی که بیژن و لیلی برای گشت زنی به خیابان آمده اند کاروان های اعزامیبه جبهه را میبینیم ، این در حالی است که درآن سال ها ، یعنی قبل از سقوط خرمشهر و در زمان ریاست جمهوری بنی صدر هیچ اعزامیبه این شکل به جبهه ها انجام نمیشد.
دفاعیات 1/ مجید میر فخرایی: همه این ها غرض ورزی است به این سریال. چرا از صحنه هایی مثل جنگ و آوردن هواپیما که برای ما هزینه داشته صحبت نمیکنید.
گاف 11: ( صحن حرم حضرت عبدالعظیم) در سکانس مربوط به سکانس زیارت حرم حضرت عبد العظیم(ع) گلدان های فلکسی در صحن حرم و در حاشیه حوض دیده میشود که در آن سال ها این گلدان ها وجود خارجی نداشتند. در انتهای حوض هم یکی از همین درخت های فلزی چراغانی شده دیده میشود.
دفاعیات 1/ مجید میر فخرایی: فیل های بزرگی مثل سیریانا یا اسپارتاکوسی را چرا بررسی نمیکنید. در تمام این فیلم ها گاف های زیادی دیده میشود ولی شما به آنها نمیپردازید.
دفاعیات 2/شهرام کیور: مثلا وقتی صحن حرم شاه عبدالعظیم کلا عوض شده وقتی چراغ های جدید در صحن وجود دارد، وقتی برای تغییر این چراغ ها به دو هفته نامه نگاری نیاز است، پروسه تولید را نیم شود عقب انداخت پس مجبوریم با همان شرایط کار را پیش ببریم.
گاف12:( عکس امام) در سکانسی که بیژن برای گرفتن پاسپورت ایرانی به سفارت ایران در آمریکا مراجعه میکند روی دیوار تصویری از امام (ره) قرار گرفته ، این عکس در سال 65 توسط علی کاوه از امام گرفته شده و درآن سال ها این تصویر وجود خارجی نداشته است.
دفاعیات/ مجید میر فخرایی: ما در آمریکا به عکس های امام دسترسی نداشتیم. دست آخر توانستیم از انجمن اسلامیآنجا 4 عدد تصویر امام پیدا کنیم که همه برای آن دوران بود.
گاف13:( پرچم ایران) در همان سکانس مربوط به سفارت ایران روی میز کارمند سفارت پرچمیقرار دارد که در حاشیه رنگ قرمز و سبز آن «الله کبر» کوفی دیده میشود این در حالی است که «الله اکبر» کوفی از 19 اردیبهشت59 به شکل رسمیبه پرچم ایران اضافه شدو وقایعی که ما شاهد آن هستیم در سال 58 در حال وقوع است. اشتباهی که البته در سکانس های تهران تصیح شده و از پرچم های روی میزی همان سال ها و بدون نام الله اکبر حاشیه رنگ ها استفاده شده است.
دفاعیات/ مجید میر فخرایی:من نمیدانم، خط قرمز رویش کشیدم و رنگش کردم. حواسم به این موضوع بود، اما این ایرادها کوچک است. فقط به قصد تخریب است، تخریب تمام زحمات ما.
گاف14: ( تظاهرات) مردم در حال تظاهرات در جلوی لانه جاسوسی هستند. آنچه بیش از هر چیزی در این نماها خودنمایی میکند، پرچم های جدید«یاحسین(ع)»،«یا زهرا(س)» با رنگ های مشکی و قرمز است که در دست تظاهر کننده ها دیده میشود.
دفاعیات/ شهرام کیور: برای فیلمبرداری صحنه تظاهرات با هزار زحمت توانستیم خیابان را ببینیدم، 700 نفر هنرور داشتیم، نیروی انتظامیآنچنان همکاری نمیکرد در این شرایط من منشی صحنه یا حتی طراح صحنه نمیتواند هوای همه 700 نفر را داشته باشد که یکهو مثلا گوشی موبایل از جیبش در نیاورد.
گاف 15: (ایزوگام) بیژن و لیلی در حال صحبت کردن با یگدیگر روی پشت بام منزل پدری بیژن هستند. ایزوگام پشت بام آن هم در سال های اول دهه 60 بدجوری تو ذوق میزد. در آن سال ها اگر قراربود به پشت بام ها خیلی حال بدهند آن را موزاییک میکردند.
دفاعیات/ حسین طاهری: ریتم تند یا کند سریال، این که کدام قسمت ها در کدام لوکیشن ها فیلمبرداری شود و ... طبق خواست و سلیقه کارگردان انجام میشود و من به عنوان ناظر کیفی در این جزییات وارد نمیشوم. ناظر کیفی بیشتر نقش یک پل ارتباطی بین کارگردان و تهیه کننده با سازمان صدا و سیما است و بر عکس.